سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر دانشی که خرد تأییدش نکند، مایه گمراهی است . [امام علی علیه السلام]
کل بازدیدها:----10237---
بازدید امروز: ----2-----
جستجو:
زندگی نامه حسن قاسم پور (جهان ) - اشعار حسن قاسم پور (جهان)
  • موضوعات وبلاگ
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • آوای آشنا
  • زندگی نامه حسن قاسم پور (جهان )
    نویسنده: وشاعر :حسن قاسم پور(بوسیله فرهاد) پنج شنبه 84/11/27 ساعت 8:24 عصر

    هوالمحبوب

    آنچه باقی ماندایران است

    وآنکه فناخواهدشد

    من وتوهستیم

    من که درتمام عمرجزبه وطن ومردم به هیچ چیزدیگرنیندیشیدم

    وکارم خدمت به مردم ومیهن بود

    وآرزویم سربلندی ایران ومردم  است

    وتوکه نقطه مقابل من بودی ...

    واین تاریخ است که خواهدنوشت      

                       من که بودم وتوچه بودی

     

    حسن قاسم پورمتخلص به جهان در1/2/1322 دررشتخوارچشم به جهان گشوددوران کودکی وتحصیلات ابتدایی رادررشتخوارگذراندازهمان دوران کودکی مادروپدرخودراازدست دادوپس ازچندی ازرشتخوارمهاجرت کردچندسال آغازین دوران نوجوانی وجوانی رادرتهران گذرانددرهمان دوران نوجوانی وجوانی به کشورهای ترکیه وفرانسه وچندکشوراروپایی دیگرمسافرت کردعلی رغم انکه نتوانست تحصیلات رسمی رادردبیرستانهاودانشگاه طی نمایداماعلاقه وافراوبه مطالعه اوراازکتاب جدانکردبدان حدکه کتابخانه شخصی اش بیش از2000جلدکتاب داشت این علاقه ب هکتاب وکتابخوانی درنهایت به کتابفروشی منجرشدبرخی ازکتب کتابخانه اش درجابجایی هاازبین رفت وبخش دیگری رانیزبه فروش رسانداماهنوز400جلدکتاب درکتابخانه شخصی اش باقی مانده است شعروشاعری راازجوانی آغازکردترانه های پرشورونشاط جوانی همراه بااشعاروغزلهای عاشقانه که ویژه دوره جوانی اوست هنوزدردفاترشعرش به چشم می خوردبعدهابه شعراجتماعی روی آوردوسعی داشت تادرشعرش معضلات ومشکلات بشرراتوضیح وتفسیرنمایدبه قواعدشعروشاعری اعتقادچندانی نداشت وبه قافیه وردیف ووزن بهای چندانی نمی دادچراکه معتقدبودکه قواعدومقررات همچون زنجیری دست وپای شاعررامی بنددوباعث می شودازموضوع اصلی که بیان دیدگاه وهدفش می باشددورشودشعراودرحقیقت بیان دردمردم وابرازمعضلات وگرفتاریهای جامعه بشری است ومعتقداست که شاعررسالتی جزاین ندارد:

    شعربایداززمان ازدردمردمهابود         نی زدودوشیره وازجوشش خمهابود

    شعراخیام گفت ورازراحافظ نوشت     کی توان گل زدبه دیوارجای خشت

    هرچندهیچگاه به شاعری به عنوان یک حرفه نگاه نمی کرداماهمواره درکنارزندگی پرتلاش وکوشش شعرنیزمی سرودهم اکنون بیش ازهفت دفترشعرچاپ نشده ازمجموعه اشعارش به جای مانده است که درکتابخانه شخصی اش نگهداری می شودشعراوشعری ساده وقابل فهم وبدورازصنایع وپیچیدگی های ادبی واستعارات مشکل است تاهرخواننده ای قادرباشدمضامین شعرش رابراحتی درک کند.

    جهان در21 مهرماه 1383 ودرسن 61 سالگی چشم ازجهان فروبست.

    نمونه ای ازشعرش رادرزیرمی خوانید؛

    شعرگفتن بهرمادشوارنیست 

    سرزمینی بهترازرشتخوارنیست

    نان خوب وآب خوب وماست خوب

    زعفران است حاصلش ازآب چوب

    علم ودانش دردیارش بس زیاد

    حیف تعاون رادرآنجابرده باد

    هرچه خواهی درزمینش کاشتند

    بهترین محصول رابرداشتند

    حیف آنجارامدیری نیست نیست 

    ورنه مرزوبوم آن بادریکی است

    پسته داردجووگندم بادمی

    ازچه رودل خوش نباشدمردمی

    علم وفرهنگش ثمرهاداده است

    مردم آن باگذشت وساده است

    دوستان برآن ستمهاکرده اند

    درعوض آن خواف احیاء کرده اند

    بهترین مدرک گرفتنددرجهان

    حال می آرندزشهرستان نان

    هرچه گویم من زدشت ودامنش

    داده حاصل حال بیندخرمنش

    گریک روزجمع گردنددوستان

    اختلافی هیچ نباشددرمیان

    بیش ازبیش شهرخودآبادکنیم

    تادل بازماندگان راشادکنیم

    شهرماشهریست درروی زمین 

    پس چراافتاده باشد این چنین

     

     

     


    نظرات دیگران ( )